نشر کتاب در کشور ما شرایط خاص خود را دارد. نویسندگان نامآشنا در انتشار محصول فکر خود مشکل زیادی ندارند؛ اما نویسندگانی که نام و آوازهای ندارند یا برای چاپ اولین کتاب خود اقدام میکنند باید به انتشارات مختلفی مراجعه کنند و در این رفتوآمدها همیشه نگران این باشند که نوشته آنها مورد سوءاستفاده یا سرقت قرار نگیرد. چگونه میتوان از نویسندگان حمایت کرد؟
چالش دیگر حوزه نشر کتاب برای نویسندگان، سوءاستفادهای است که از آثار پرفروش و پرمخاطب دانشگاهی میشود. در چنین شرایطی نویسندگان و ناشران اثر اصلی نیاز به حمایت دارند. در چنین شرایطی چه باید کرد؟ برای بررسی این مسائل به گفتوگو با محمدرضا بنیصدر، وکیل دادگستری و عضو کمیته حقوقی اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران پرداختهایم.
بعد از انتشار کتاب برای نویسنده و ناشر چه حقوقی ایجاد میشود؟ تفکیک حقوق این دو ذینفع به چه ترتیب است؟
حقوق مولف بداهتا به مولف یعنی همان نویسنده یا پدیدآورنده تعلق دارد. قانون حمایت از حقوق مولفان و مصنفان مصوب 1348 برای مولف و مصنف که پدیدآورنده نام گرفته، حقوقی در نظر گرفته است که به حقوق مادی و معنوی تقسیم میشود. حقوق معنوی همان طور که از اسم آن مشخص است حقوقی است که به معنویت برمیگردد، مثل رابطه ابوت یا رابطه پدر و فرزندی رابطهای معنوی است و غیر قابل انتقال. این شرایط دقیقا در مورد پدیدآورنده و اثر پدیدآمده حاکم است.
پدیدآورنده یعنی کسی که اثری را خلق کرده و به وجود آورده و این جایگاه وی غیرقابل انتقال است و محدودیت زمانی هم ندارد. اما حقوق مادی، منافعی است که از نظر مادی پدیدآورنده از اثر خود میبرد، این حق را میتواند منتقل کند. در واقع ناشر کسی است که این حقوق (حق مادی) از طرف پدیدآورنده به وی منتقل میشود تا اثر را چاپ و منتشر کند و بدین ترتیب قائممقام مولف یا پدیدآورنده میشود. اساسا حقوق پدیدآورنده (مولف، مصنف یا به زبان امروزی محقق و نویسنده) در زمینه حقوق معنوی انحصاری است و آنچه از طرف نویسنده به ناشر منتقل میشود حقوق مادی است.
در صورت انتقال حقوق مادی ناشر قائممقام مولف و پدیدآورنده میشود و در نفع و سود مادی اثر شریک خواهد بود. پیشنهادی که از سوی ناشر به نویسنده میشود در واقع این است که کتاب را من به چاپ میرسانم و منتشر میکنم و در این کار با تو شریک میشوم و در مقابل درصدی را برای خودم برمیدارم و درصدی را نیز به تو میدهم. با قراردادی که مولف با ناشر منعقد میکند در واقع حقوق مادی خود را به ناشر به صورت موقت یا دائم منتقل میکند.
در صورتی که قراردادی بین نویسنده و ناشر وجود نداشت، نویسنده چگونه میتواند قبل از چاپ اثرش حقوق خود را تضمین کند؟
مهمترین کاری که نویسنده اثر میتواند انجام دهد این است که بدون قرارداد کتاب خود را به کسی نسپارد. این موضوع مثل این است که شخصی اموال خود را بدون رسید و اساسا هر گونه رابطه قراردادی به شخص دیگری بسپارد، شخص باید مواظب اثر خود باشد چون نوشته وی هم جزو اموالش محسوب میشود و نسبت به آن مالکیت دارد.
بنابراین همان طور که وقتی قصد انتقال خودرو یا هر مایملک دیگری را دارید، بیعانه میگیرید و دو نفر را به عنوان شاهد میآورید، در هنگام تحویل نوشته خود به ناشر هم تمهیدات لازم را بیندیشید تا اثر شما مورد سوءاستفاده قرار نگیرد. برای این کار باید یک قرارداد وجود داشته باشد و نویسنده باید به حقوق خود آشنا باشد. مثل اینکه وقتی فرد میخواهد خرید و فروش مسکن انجام دهد اگر خود آشنایی با خرید و فروش نداشته باشد از کسی که به این امور آشناست، مشاوره میگیرد؛ نویسنده هم باید از کسی مشاوره بگیرد. البته همه این مسائل قابل پیشگیری نیستند مثل جرم که تا حدودی قابل پیشگیری است اما کاملا که نمیتوان آن را از روی زمین محو کرد.
آیا محلی مثل بانک فیلمنامه در مورد کتابهای مجموعه داستان و رمان و امثال آن وجود دارد که با ثبت اثر بتوان از آن بعدها حمایت کرد؟
فکر میکنم که اداره ثبت اثر در وزارت ارشاد وجود داشته باشد؛ یعنی جایی هست که پدیدآورنده میتواند اثر خود را در آنجا به ثبت برساند.
بنابراین بهتر است اگر به کسی خواست بدهد کپی اثر را بدهد و نسخه اصلی را پیش خود نگه دارد یا اداره ثبت اثر در وزارت ارشاد به آنجا مراجعه کند و اثر خود را به ثبت برساند. ایجاد اداره ثبت اثر در قانون 1348 تصویب و آییننامه آن پیشبینی شده است.
برخی رسانههای مطالبی را که نویسندگان قبلا منتشر کردهاند، بدون اجازه آنان در قالب مجموعه مقالات یا قالبهای دیگری روانه بازار میکنند. آیا این عمل برای آن رسانه مسئولیت مدنی یا کیفری ندارد؟
نقلقول از اثر در قانون حمایت ار حقوق مولفان و مصنفان 1348 پیشبینی شده است. در ماده 23 این قانون آمده است کسی که بدون اجازه نویسنده، تمام یا قسمتی از اثر وی را به چاپ و نشر برساند تحت تعقیب قرار میگیرد و تا سه سال حبس برای وی در نظر گرفته شده است. تنها استثنایی که وجود دارد نقل از آثار برای مقاصد آموزشی و تحقیقی است، منتهی باید حتما با ذکر منبع باشد. بنابراین اگر کسی از اثر دیگری برای مقاصد آموزشی استفاده کرد و ذکر منبع هم کرد، مثلا فردی در حال نگارش کتاب آموزشی است و قسمتی از مطلبی در کتاب دیگری را برمیدارد و منبع را هم ذکر میکند که از این کتاب و در این صفحه و ... برداشته شده است جرمی اتفاق نیفتاده است. اما این فرق میکند با این فرض که شما اثر کسی را بردارید و از آن بدون اجازه استفاده کنید یا عینا آن را به چاپ برسانید. این مورد شامل آن ماده 23 قانون حمایت از حقوق مولفان و مصنفان میشود. فرد مرتکب تحت تعقیب قرار میگیرد و تا سه سال هم مجازات زندان دارد.
در صورتی که نویسندهای بخواهد از ناشری به دلایل مربوط به حقوق مالکیت فکری شکایت کند و درخواست رسیدگی به مسئولیت مدنی یا کیفری کند باید به کدام مرجع صلاحیتدار در دادگستری مراجعه کند و آیا در مورد مسئولیت مدنی و کیفری این مرجع متفاوت است؟
قوه قضاییه دادسرایی را برای رسیدگی به شکایات اهل قلم اختصاص داده است. ناشران و اهل قلم، میتوانند در این دادسرا از سرقتهای علمی و هنری و ادبی شکایت کنند. اسم این دادسرا هم دادسرای فرهنگ و رسانه است که در میدان ارک واقع شده است. در آنجا چندین شعبه وجود دارد و برای رسیدگی به پروندههای مرتبط از قضات باتجربه در این خصوص استفاده شده است. اهل قلم میتوانند اگر اثر آنها مورد سرقت ادبی قرار گرفته است و تمام یا قسمتی از اثر آنها بدون مجوز مورد چاپ و نشر قرار گرفت، در این دادسرا شکایت خود را ارائه کنند. تا چند سال قبل دادسرای فرهنگ و رسانه وجود نداشت و مواردی از این دست در دادسرای رسیدگی به تخلفات کارکنان دولت مورد رسیدگی قرار میگرفت، اما این روند با تشکیل دادسرای فرهنگ و رسانه اصلاح شده است.
با توجه به تجربه در حقوق نشر، موارد مبتلابه اختلاف میان نویسندگان و ناشران چه مواردی است و دلیل به وجود آمدن آنها چیست؟
ما در میان نویسندگان و ناشران کمتر مورد اختلاف داریم. اساسا الان بیشترین مواردی که شکایت طرح میشود، کپیبرداری است. در حال حاضر بزرگترین مشکلی که نویسندگان و ناشران ایرانی به خصوص در زمینه کتابهای دانشگاهی دارند این است که عدهای این کتابها را با تغییراتی چون خلاصهکردن و یا اضافهکردن پرسش و پاسخ، سوال یا با تغییر در بعضی قسمتهای متن و حتی در بعضی موارد عینا، منتشر میکنند.
کتابهای پرفروش دانشگاهی موضوع این سوءاستفادهها هستند. در حال حاضر بزرگترین معضل حوزه نشر کتاب از نظر حقوق مالکیت فکری به نظر بنده این موضوع است. متاسفانه برخی از کسانی که مرتکب چنین کارهایی میشوند با کمال تاسف از اهالی دانشگاه و تحصیلکردگان هستند که خودشان انتشاراتی راهاندازی میکنند و کتابهای پرفروش دانشگاهی را بدون مجوز و با دخل و تصرف و گاه عینا منتشر میکنند. بخصوص در حوزه کتابهای فنی و مهندسی با رواج کپیبرداری و گرتهبرداری از کتابها روبهرو هستیم.
در صورتی که ناشر با چنین موضوعی برخورد کند برای پیگیری آن باید به کجا مراجعه کند و چه تقاضایی را در مراجع قضایی مطرح کند؟
مرجع رسیدگی کننده به این موارد هم همانطور که قبلا گفته شد دادسرای فرهنگ و رسانه است. موردی داشتهایم که برای سومین بار یک کتاب درسی رشته مدیریت به صورت خلاصهنویسی یا سوال و جواب به چاپ رسیده است؛ یعنی از سال 90 تا به حال سه بار این کار انجام شده است.
این خطری است که همه کتابهای دانشگاهی را تهدید میکند و ابعاد آن فاجعهآمیز است زیرا در گذشته این کار را عدهای مرتکب میشدند که زیاد در زمینه نشر کتاب خوشسابقه و خوشنام نبودند، اما اکنون میبینیم که تحصیلکردگان مرتکب این عمل مجرمانه و غیراخلاقی میشوند.