مدت زیادی است که زنگ خطر بیماریهای روانی در کشور به صدا در آمده است و هر کسی بنا به تخصص خود حرفی در این حوزه میزند. آمار پزشکی قانونی نیز نشان میدهد که مردم ما تبدیل به افرادی عصبانی و پرخاشگر شدهاند.
مردمی که باید شاد باشند تا ایرانی آبادتر و مترقی را برای نسلهای آینده بسازند این روزها گره به پیشانی میاندازند و منتظر کلامی هستند تا عصبانیت خود را خالی کنند.
گفته میشود 3 درصد افراد جامعه دچار اختلالات مزمن روانی هستند، این آمار را تایید میکنید؟
باید در نظر داشت که تعریفی که مجامع علمی از بیماری روانی و سطح ، میزان و شدت آن دارند باهم متفاوت است. زیرا افراد در سنین مختلف و باتوجه به وضعیتی که دارند دچار مشکلات روحی و روانی میشوند و من به دقت نمیتوانم بگویم چند درصد از افراد در کشور به بیماری روانی دچار هستند.
عمدهترین علتهای به وجود آمدن مشکلات روحی و روانی در افراد چیست؟
در کل میتوان گفت که افراد به سه دلیل عمده از جمله بیماریهای عضوی مانند آرتریواسکلروز عروق مغزی (تصلب شرایین)، سرطانها، بیماریهای متابولیک، برخی بیماریهای نرولوژیک، بیماریهای غدد درونریز، بعضی از بیماریهای مزمن، صرع و ...، وراثت و عوامل اجتماعی، عوامل محیطی و اجتماعی و نگرانیها، تنشهای عاطفی، ازدواجهای اجباری، گسستگی خانواده، فقر، شهرنشینی، صنعتی شدن جامعه، مهاجرت، نبود امنیت اقتصادی، طرد شدن، از یاد رفتن، ظلم و ... دچار بیماری روانی میشوند.
تک فرزندی هم نقشی در به وجود آمدن بیماریهای روانی دارد؟
بله. تک فرزندی باعث میشود تا والدین همیشه از اینکه فرزند خود را از دست بدهند نگران باشند و اضطراب و استرس خود را به کودک انتقال دهند. البته این استرس همیشه باعث میشود تا به قولی کودک کمی لوس شود و در بزرگسالی به کج روی عادت کند. تک فرزندی و فرزندسالاری بیماریهای روانی را در جامعه افزایش میدهد.
عوامل دیگری برای بروز این بیماری وجود دارد؟
به طور معمول فقر مالی و فقر فرهنگی از دلایلی است که میتوان برای بروز این بیماری برشمرد. وقتی خانوادهها برای به دست آوردن درآمد، ساعات کاری خود را افزایش میدهند نه تنها وقتی برای گذراندن با فرزند خود ندارند بلکه باعث رشد تک والدی هم میشوند. همچنین فقر فرهنگی و درک نشدن برخی رفتارهای کودکان از سوی والدین هم در بیمار شدن کودکان نقش دارد.
یعنی تک والدی زمینه کج روی افراد در بزرگسالی را فراهم میکند؟
بله، از نظر من کودکانی که نتیجه طلاق هستند و تک والد میشوند یا والدین آنان با هم هماهنگی ندارند، بیشتر در معرض بیماری روانی و کج رویهای اخلاقی خواهند بود. به خصوص بچههایی که بدون تربیت و دخالت پدر بزرگ میشوند در بزرگسالی بیشتر از سایر کودکان دچار مشکلات اجتماعی می شوند و پرخاشگری، افسردگی و اضطراب فقط بخشی از مشکلات روحی و روانی آنان در آینده خواهد بود.
مدرسه و اجتماع چه نقشی در بروز رفتارهای بیمارگونه دارند؟
با توجه به اینکه مدرسه خانه دوم افراد محسوب میشود، نقش زیادی در تربیت و شکل گیری شخصیت افراد ایفا میکند. زیرا با اینکه والدین بسترساز اولیه تعلیم و تربیت کودکان هستند؛ اما این مدرسه و معلمان هستند که باید این آموزشها را در افراد نهادینه کنند. متاسفانه امروزه شاهد این هستیم که عملکرد این دو ستون تربیتی با یکدیگر تعارض دارد و به همین علت وقتی افراد وارد مدرسه میشوند، با بسیاری از تعارضها مانند تعارض عملکرد معلمان با پدر و مادر، تعارض عملکرد بین مدرسه و اجتماع بزرگتر و حتی تعارض عملکرد با دانش آموزان دیگر مواجه میشوند و همین موضوع زمینه ساز بروز بیماریهای روانی در بزرگسالی و حتی همان سن کودکی خواهد بود.
کمی هم درباره نقش شغل در بروز ناراحتی روحی بگویید؟
باید در نظر داشت که نوع شغل و حرفه و میزان علاقه افراد به آن نقش بسیار مهمی در سلامت روحی و روانی آنان ایفا میکند. انسان خسته از کار انگیزه لازم برای ادامه زندگی سالم را از دست خواهد داد و دلزدگی از کار و بی ثباتی شخصیتی اولین نشانه های بروز بیماری روانی در این دسته از افراد خواهد بود.
پیشنهاد شما برای کاهش این مشکل در جامعه چیست؟
قبل از هر چیز باید نظام آموزشی بازنگری شود، همانطور که اکنون همکاران من به نظام آموزشی ورود کرده و در ارتباط مستقیم با دانش آموزان و دانشجویان قرار گرفتهاند، باید خانوادهها را هم وارد گود کنند و با آموزشهای روانشناختی به آنان نسل آینده را از خطر ابتلا به بیماریهای مزمن روانی دور کنند.