بر اساس قانون فعلی، در پروندههایی که منجر به صدور حکم به مجازاتهایی از قبیل حبس یا مجازاتهای سخت مانند شلاق یا قطع عضو میشود، در صورت تجدیدنظرخواهی، رسیدگی حتما به صورت حضوری است و تشکیل جلسه رسیدگی، اجباری خواهد بود.
بر اساس قانون فعلی، در پروندههایی که منجر به صدور حکم به مجازاتهایی از قبیل حبس یا مجازاتهای سخت مانند شلاق یا قطع عضو میشود، در صورت تجدیدنظرخواهی، رسیدگی حتما به صورت حضوری است و تشکیل جلسه رسیدگی، اجباری خواهد بود.
درخواست پژوهش
رأی در لغت به معنای عقیده و اعتقاد است و در اصطلاح حقوقی نیز به تصمیم دادگاه که برای حل امر ترافعی گرفته شده، گفته میشود. هرگاه رای درباره ماهیت دعوا باشد یا آن را کلا یا بعضا قطع کند، به آن حکم گفته میشود؛ در غیر این صورت، رای دادگاه، قرار خواهد بود.
در گفت وگوی با کارشناسان بررسی شد؛
دادگاههای عمومی همانطور که از نامشان برمیآید دادگاههایی با صلاحیت عام هستند به این معنی که هرگونه دعاوی حقوقی یا جزایی را رسیدگی میکنند مگر آن دعاوی که رسیدگی به آنها به موجب قوانین خاص در صلاحیت دادگاههای دیگری قرار گرفته باشند. برای آشنا شدن با صلاحیتهای دادگاههای عمومی و چگونگی فرآیند اعتراض به آرای صادره، به گفتوگو با کارشناسان پرداختهایم.
متهم غایب چگونه می تواند از خود دفاع کند؟
گفتوگو با کارشناسان حقوقی:
قانون برای اینکه حق به درستی به صاحب حق برسد و با پیشبینی این مورد که ممکن است یک قاضی مانند هر انسان دیگری دچار خطا و اشتباه شود، تدبیری را اندیشیده است تا عدالت از این خطاهای انسانی لطمه نبیند.
در این راستا رایی که از سوی دادگاههای عمومی و انقلاب صادر میشود قابل پیگیری و طرح دوباره در دادگاه تجدیدنظر است. در ادامه بیشتر با این دادگاه آشنا میشوید.
دادگاه در چه شرایطی حکم را مجددا بررسی میکند؟
اعاده دادرسی از جمله روشهای فوقالعاده شکایت از احکام است که راهی برای برگشت به دادگاه صادرکننده حکم قبلی محسوب میشود؛ با این هدف که دادگاه از رأی قطعی سابق خود بازگردد، چرا که شاکی مدعی است صدور آن رأی از روی اشتباه بوده و دلایل موجود اجازه نمیدهد که چنین حکمی باقی بماند.
مبنای اعاده دادرسی
هدف اصلی از دادرسی حفظ حق و اجرای عدالت است و دادرس نیز مانند سایرین در معرض خطا و اشتباه قرار دارد. در صورتی که در نتیجه دادرسی حکمی صادر شود که با خطا همراه باشد، تردیدی نیست که باید به طور مجدد مورد رسیدگی قضایی قرار گیرد. بنابراین برای اینکه رأی دادگاهها مصون از خطا باشد، اعاده دادرسی پیشبینی شده است.
در نا امیدی بسی امید است
اعاده در لغت به معنای بازگردانیدن، برگرداندن و کاری را دوباره انجام دادن است و در اصطلاح، اعاده دادرسی، به رسیدگی قضایی به ادعای طرحشده توسط خواهان با رعایت مقررات قانونی و بررسی ماهوی یک دعوای قضاوتشده توسط دادگاه صادرکننده حکم گفته میشود. هدف اصلی از دادرسی، حفظ حق و اجرای عدالت است. دادرسی وسیله اجرای عدالت است و دادرس نیز مانند سایرین در معرض خطا و اشتباه قرار دارد. در صورتی که در نتیجه دادرسی حکمی صادر شود که با خطا همراه باشد، تردیدی نیست که باید مجدداً مورد رسیدگی قضایی قرار گیرد. بنابراین برای اینکه رأی دادگاهها مصون از خطا باشد، اعاده دادرسی پیشبینی شده است.
تعریف اعاده دادرسی
به بررسی ماهوی یک دعوای قضاوتشده توسط دادگاه صادر کننده حکم، اعاده دادرسی گفته میشود که در این زمینه باید بین اعاده دادرسی در امور کیفری و اعاده دادرسی در امور حقوقی تفاوت قایل شد.
اعاده دادرسی در امور کیفری
اعاده دادرسی یا تجدید محاکمه و تمدید رسیدگی، از راههای فوقالعاده رسیدگی به امور کیفری است. این طریق رسیدگی در مورد احکام قطعی، قابل اجرا و اعمال است و احکام غیرقطعی از شمول مقررات تجدید محاکمه، خارج هستند.
اصولا در مواردی که بر اساس قانون و در مراحل مختلف، به دعوا رسیدگی و حکم قطعی صادر میشود، اعتبار احکام قطعی، مقتضای اجرای مفاد آنهاست و اتخاذ ترتیب دیگری به نحوی که موجب تعویق و تاخیر اجرای حکم باشد، مغایر اعتبار احکام و امری نامطلوب است. با این حال در مورد احکام قطعی، تجدید محاکمه یا اعاده دادرسی به شیوهای که قانون معین کرده، تجویز شده است. زیرا قانونگذار احتمال میدهد حکم برخلاف واقع صادر شده باشد. در ادامه موضوع اعاده دادرسی در امور کیفری و مواردی که قانونگذار آن را تجویز کرده است بررسی میشود.
اعتراض به احکام
هدف اصلی دادرسیها تامین عدالت است و برای اینکه آرای دادگاهها بر این اساس صادر شود احتیاطهای زیادی در قوانین پیشبینی شده است؛ به عنوان نمونه میتوان از روشهای عادی و فوقالعاده اعتراض به رای نام برد. اعاده دادرسی یکی از روشهای اعتراض به رای است که هم در قانون آیین دادرسی کیفری و هم در قانون آیین دادرسی مدنی پیشبینی شده است. در گفتوگو با کارشناسان این روش فوقالعاده (غیر عادی) اعتراض به رای را مورد بررسی قرار میدهیم.
شهادت دروغ
گاهی برای طرفین دعاوی، چه حقوقی و چه کیفری، یافتن شاهد، کاری ساده میشود. این روزها دیگر کم نیستند افرادی که به دلیل دریافت مبلغی اندک صداقت و اخلاق را زیر پا میگذارند و حاضر میشوند برای پیش رفتن یک دادگاه به میل یکی از طرفهای دعوا، گناه دروغ را به جان بخرند.این افراد برای خود دلایل زیادی مانند نیازهای اقتصادی، رو دربایستی، اجرا شدن سریعتر حکم و ... دارند و خود را توجیه میکنند که از دیوار کسی بالا نرفتهاند. اما حرکت آنها گاهی دادرسی را به کل تغییر میدهد و منجر به صدور رای اشتباه میشود. به همین دلیل قانون در برابر این تخلف ساکت ننشسته و مجازت هایی را برای افراد دروغگو و کسانی مانند آنان در نظر گرفته است.
بازخوانی یک رای وحدت رویه دیوان عالی کشور؛
برخی به دلیل ضعف اخلاقی حاضر میشوند در مراجع قضایی به عنوان شاهد حاضر شوند و دروغ بگویند. عملکرد این افراد باعث شده است شهادت که در طول تاریخ یکی از دلایل اثبات ادعا محسوب میشده است، گاهی کارکرد منفی داشته باشد و حقیقت را وارونه جلوه بدهد. در قانون راههای مختلفی برای جلوگیری از ارایه چنین شهادتی وجود دارد که در بسیاری از موارد نیازمند هوشیاری و همکاری طرف مقابل دعوا با دادگاه است. به هر حال نمیتوان منکر آن شد که برخی از آرای قضایی با حضور و دخالت شاهدان دروغین صادر میشوند. آیا راهی وجود دارد که این آرا را دوباره به مسیر حق و حقیقت برگردانیم؟ قطعا چنین امکانی با استفاده از اعاده دادرسی وجود دارد؛ اما چطور و چگونه؟ با نگاهی به یکی از آرای وحدت رویه هیات عمومی دیوان عالی کشور به بررسی این موضوع میپردازیم.